باغچه گل کاغذی - کتابخانه شخصی سید مهدی موحد

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سه دیدار» ثبت شده است

هو الحی


قاعدتاً بین نویسنده ها ، سخنوران ، متفکرین و ... کسانی هستند که بیشتر دوستشان داریم و بیشتر رویمان تاثیر دارند و بیشتر نسبت به آنها احساس دین می کنیم....

دوست داریم از آنها بشنویم و بیشتر البته درباره شان بگوییم. خوب بگوییم. کامل بگوییم.حتی گاهی ضعف هایشان را بپوشانیم یا حتی توجیه شان کنیم.

اما گاهی هم این افراد چون خودشان فی نفسه برایمان مهم نیستند ، بلکه مسیری که طی کرده اند ، اندیشه ای که در ذهن پرورانده اند و البته راهی که نشانمان داده اند برایمان اصالت دارد ، اتفاقا اشتباهاتشان را فریاد میزنیم و مشکلاتشان را بلند بلند و با افتخار نقد می کنیم. چرا که می خواهیم بگوییم اینها بجای اینکه بنشینند تا از اتهام دوربمانند رفته اند. حرکت کرده اند . به خود اجازه انتخاب و اشتباه داده اند و با این کارشان این فرصت را برای ما فراهم کرده اند که اگر بخواهیم از بعد از آنها حرکت کنیم. درس بگیریم و بالا برویم.

حتی اگر قرار باشد همان مسیر ها را هم طی کنیم باز می دانیم دیگر از کجا باید برویم از کجا ها نه. کجا ها فقط اسم و رسم دارند و کجاها ارزش وقت گذاشتن و صرف عمر...

و هرچه این حرکت ها بی باکانه تر باشند برای ما بهتر هستند...

«نادر ابراهیمی» از آن دسته نویسندگانی است که بی شک فلسفه را در خود هضم کرده است ، ادبیات را با خود پرورانده است و همانطور که کوه ها را زیر پایش طی کرده ، زندگی را زیسته است. 

اگر دست به قلم برده است برای آن بوده که حرفی برای گفتن داشته است وگرنه با داستان و واژه ها کاری نداشته است.

همواره در حال گذر بوده و کسب تجربه. هرجا اشتباه کرده با افتخار اقرار کرده است و هرجا لازم بوده سر تعظیم فرود آورده.... هرچند همه ی عمرش را با تفاخر تمام خضوع کرده است!


نادر ابراهیمی داستان نوشته است ، فیلم ساخته است ، ترانه گفته است ، برنامه تلوزیونی ساخته ، تدریس کرده و ....

یک میهن پرست واقعی است. کسی که اگر روزی با توده ای ها بوده است ، یک توده ای واقعی برای توده ی مردم بوده و بعد هم حتی انقلابی شده است. درست مثل جلال. و شاید حتی آوینی...

اما او نادر ابراهیمی بوده و هست...کسی که قطعاً در آینده ای نزدیک از زیر خاکستر زمان بیرون خواهد آمد ، چرا که فراتر از زمان خود بود و همزمان هایش هم تاب او را نداشتند و از همان خضوع اش سوء استفاده کرده اند.

نادر یک انسان پاک بود. وقتی فیلم آتش بدون دود اش را قبل از انقلاب ساخت ، محل اسکان مردان و زنان را جدا کرد. وقتی انقلاب شد برنامه سفرهای دور و دراز کامی را هم رها کرد و برای تلوزیون طاغوت برنامه نساخت.

ایده های تربیتی اش را در قالب دو شخصیت که در ایران گشت و گذار می کردند به تصویر کشید.

و برای شخصیت های مهم وجودی اش سالها تحقیق کرد و نوشت. برای ملاصدرا ، برای میرهنای غابی ، برای حضرت روح الله و ....


روزشمار زندگی اش را می توانید در سایت اش بخوانید:

http://www.naderebrahimi.info/


و البته پرونده ی زیبایی که ماهنامه داستان برای او کار کرد :

که توصیه میکنم نوشته خود نادر ابراهیمی را بخوانید


دریافت فایلها بصورت پی دی اف


و پرونده ای که همشهری داستان برای او نوشت:


دریافت فایلها بصورت پی دی اف


برای آنکه با قصه از دید نادر ابراهیمی آشنا شوید و بدانید چرا و چگونه او عمدا این نوع نوشتن را «هوشمندانه» انتخاب کرده است هم این چند صفحه ی ابتدایی کتاب «خانه ای برای شب» را حتما و حتما و حتما بخوانید:

دریافت فایلها بصورت پی دی اف



و بورشوری که اداره کل کتابخانه های عمومی استان فارس تهیه کرده است:

برای دریافت اندازه اصلی روی عکسها کلیک کنید


تولید محتوا و طراحی از داستانک



اما:

برای همه ی آثار این نویسنده پر کار نمی شود معرفی نامه نوشت، من فقط آنهایی را که تا کنون خوانده ام و در کتابخانه ام داریم توضیح مختصری میدهم:


1- «سه دیدار»:

کتاب سه دیدار درباره حضرت روح الله است. امام خمینی (ره) . کتابی که قرار بود سه جلد باشد اما دو جلد آن هم به زور منتشر شد. و سالها مورد غضب واقع شده بود. چرا که قاعدتاً خیلی ها دوست نداشتند و ندارند تمام ابعاد حضرت امام روشن شود. چرا که آنوقت انها مجبورند به خیلی چیزها اعتراف کنند.

این کتاب در قالب سه نوع نوشته که بصورت پشت سر هم در فصول مختلف می آیند نوشته شده است. گاهی در قالب گفتگوی مردید و مراد ، گاهی زندگی نامه و گاهی هم مکالمات شخصیت اصلی داستان با دیگران.

شاید بتوان گفت جزء نادر کتابهایی است که اینچنین به شخصیت امام پرداخته است. از دوران کودکی تا قبل از انقلاب.

خواندن این کتاب برای هر فعال فرهنگی و مذهبی و انقلابی از آن جهت ضروری است که گاهی ما یادمان میرود که این پیرمرد که روزی شد رهبر این کشور یک دفعه پیدایش نشد!


2- «آتش بدون دود»:

 


آتش بدون دود کتابی است هفت جلدی . داستان افرادی از ترکمن صحرا که مثل خیلی از داستان های بلند نادر ابراهیمی سر از تهران و انقلاب و مبارزه در می آورند. کتابی که نتیجه سالها زندگی ابراهیمی در ترکمن صحراست. 

هرچند شخصیت های داستان اسم های عجیب و غریبی دارند اما اگر بتوانید سی چهل صفحه اول را خوب دوام بیاورید تا جلد سوم را یک نفس خواهید خواند. البته از جلد چهارم یک افول در روند داستان دیده می شود.

پیشنهاد من این است که اول کار کاغذی را بردارید و اسامی و رابطه ها را روی آن با خط مشخص کنید.

خیلی ها این کتاب را شاهکار نادر می دانند و جزء پرفروشترین کتابهای او هم هست. بعضی به خاطر نوع مبارزه ای که در کتاب به داستان نگاشته شده است نادر را توده ای می دانند... خب اگر هم باشد آنوقت ها که توده ای بودن بد نبوده !

من دوست شاعری را می شناسم که جلد سوم را بیست و سه بار خوانده است!!!!



3- «یک عاشقانه آرام»:

وقتی این کتاب را می خواندم دوست داشتم فریاد بزنم!

کتاب از یک داستان عاشقانه در کوه های گیلان شروع می شود و به جلوی درب دانشگاه تهران می رسد. شخصیت شاعرانه ی قهرمان داستان درگیر مبارزه می شود . 

کتاب مملو است از عبارات و تعابیر به شدت عمیق و به شدت شاعرانه. پاراگراف هایی که یک کلمه زیادی ندارند و این اوج قدرت قلم نادر را نشان می دهد.

این کتاب یک «مانیفست زندگی مشترک و انقلابی» است. برای هر زوج جوان خواندنش واجب است. کتابی که عشق و محبت را به بهترین شیوه به تصویر می کشد و در کنار زندگی «پر حرکت» و «پر مبارزه» می نشاند.....



4- «باردیگر ، شهری که دوست می داشتم» :

 

این کتاب قُل دیگر یک عاشقانه آرام است. اصلا باید این دو را با هم خواند. یا بهتر بگویم این را قبل از آن خواند. 




5- «آرش در قلمرو تردید»:

مجموع 9 داستان کوتاه و خواندنی

83 صفحه/روزبهان/1342



6- «برجاده های آبی سرخ»:

شاید نام یک دزد دریایی ایرانی را به نام «میرمعنا» شنیده باشید! یا شاید هم «امام زاده میرمعنا» را در بوشهر!!!

«میرمهنای دغابی» یک وطن پرست و مبارز از دیار بوشهر بود. همزمان با دوره کریم خان زند. کسی که با انگلیسی ها و پرتغالی ها مبارزه می کرد. مبارزه ای جانانه. حتی اقتدار برخی حکومت های مرکزی از باب این مبارزه های آزادانه بود.

نادر ابراهیمی با یک مطالعه ی تاریخی و مستدل در این باره داستانی را در پنج جلد نوشته است که به نظر من برای هر کسی که می خواند خودش را «عدالتخواه» بداند خواندنش لازم است. حتی باید بچه های جنبش عدالتخواه را واداشت به خواندن و آزمون دادن از این کتاب.

هرچند نادر در هفتاد صفحه اول این کتاب به گله از کسانی چون حاتمی کیا می پردازد که قرار بوده این کتاب را فیلم کنند .

در این کتاب تاریخی جاهایی آنچه که از حکومت کریم خان و یا شخصیت آغا محمدخان قاجار توسط کتب درسی در ذهن ها پدیدار گشته است هم زیر سوال می رود. که از این بابت جای تأمل دارد.


بخوانید....حتما حتما حتما بخوانید.




7- «غزلداستان های سالهای بد»:

در ابتدای این کتاب آقای ابراهیمی توضیحی می دهند و از خوانندگان بابت تکراری شدن چند داستان بخاطر خودسری یک ناشر عذرخواهی کرده اند...

این کتاب به خاطر عنوانش در قبل از انقلاب ممنوع بوده!

84 صفحه/روزبهان/1357



8- «فردا مشکل امروزنیست»:

و این هم مجموع 9 داستان کوتاه

155 صفحه/روزبهان/1368



9- «وسعت معنای انتظار»:

نمایشنامه ای از آقای ابراهیمی که قاعدتا مضمونی مهدوی دارد



10- «حکایت آن اژدها»:

مجموعه ای از ده داستان کوتاه

160 صفحه/نشر هاشمی/1377



11- «چهل نامه کوتاه به همسرم»:

از اونجایی که آقای ابراهیمی در هر هنری بالاخره دستی داشتند، با سلیقه تمام تمرین خوشنویسی شان مجموعه نامه هایی است که به همسرشان نوشته اند. نامه هایی که سرشار از محبت است و عاطفه و موعظه! حتی تبیین نگاه هایشان به زندگی. اینکه نه خودشان می خواستند و نه همسرشان بخواهند که در زندگی مشترک مثل هم باشند! یعنی همدیگر را با تفاوت هایشان بشناسند و بپذیرند و این تفاوت ها را تبدیل کنند به وسیله تکامل و رشد یکدیگر!

اگر نیاز به مشاوره خانواده دارید ، قبل اش این کتاب را بخوانید خیلی از مشکلاتتان احتمالا حل خواهد شد.

140 صفحه/روزبهان/1368




12- «خانه ای برای شب»:

به غیر از مقدمه ای طولانی در باب «مفهوم قصه» از نگاه آقای ابراهیمی ، ده داستان کوتاه خواندنی در این کتاب نهفته است.

البته دقت شود که در بعضی چاپ ها این مقدمه نیامده است!

142 صفحه/روزبهان/1341




13- «انسان ، جنایت و احتمال»:

و 6 داستان کوتاه دیگر...

118 صفحه/روزبهان/1350




14- «با سرود خوان جنگ ، در خطه ی نام و ننگ» :


نادر ابراهیمی سفری داشته است با «کمال تبریزی» و «ابراهیم حاتمی کیا» به مناطق عملیاتی. کتاب فوق یادداشت های او از این سفر است. یادداشت هایی که اگر چه به عنوان یک نویسنده در مناطق بوده و نه رزمنده اما به دور از جوگیری های معمول و تعارفات آن زمان ، آنچه که از درونش برخواسته است درباره آن فضا و مردمانش نوشته است.

75 صفحه/نشر روزبهان/سال 66




15- «مردی در تبعید ابدی» :

یکی از شاهکارهای آقای ابراهیمی است. کتابی درباره «ملاصدرا» . کتابی که مبنای دیالوگ های سریال ملاصدرا در زمانه ماست. 

وقتی صحبت های رد و بدل شده در کتاب را می خوانی انگار یک دوره فلسفه صدرایی را خوانده ای. با این تفاوت که اینجا داستان است و تو با لذت می خوانی.

265 صفحه /نشر روزبهان/سال 75



16- «داستان های انقلاب برای نوجوانان»:



17-«ابن مشغله»:

آقای ابراهیمی در نوجوانی و جوانی همه کاری کرده اند. لیست شغل هایشان زیاد است. اما اینکه یک نفر چرا و چطور وارد این فعالیت های میشود و بعد برای چه ترک فعالیت میکند و در این میان چه با خود فکر میکند و.... بسیار عبرت آموز است.

130 صفحه در سال 1364 توسط روزبهان....



18- «ابومشاغل»:

و وقتی آقای ابراهیمی «بزرگ» شده اند و کارهای تخصصی میکنند باز هم ....

کتاب در 248 صفحه برای اولین بار در سال 1365 توسط انتشارات روزبهان منتشر شده. 




19- «ساختار و مبانی ادبیات داستانی»:

از اسم کتاب معلوم است دیگر

این نسخه اش 378 صفحه است و حوزه هنری منتشرش کرده. من آن را در یک کتابفروش عتیقه در مشهد به قیمت 1200 تومان خریدم! آخر چاپ سال 1377 است. البته اولین چاپ آن مربوط به سال 1369 می باشد.




20- «یادمهرگان»:


و این دیگر کتابی است از مجموعه یادداشت هایی درباره نادر ابراهیمی از دیگران.... کسانی که زمانی با او بوده اند و از زاویه هایی او را روایت کرده اند....

کتابی که «خانه کتاب» آن را در 180 صفحه و به همت شهرام اقبال زاده منتشر کرده است.



آقای ابراهیمی خیییییییلیییی اثر دیگر هم دارند. حتما یک سر به سایتشان بزنید.


اما:

آقای دهکردی کتاب «یک عاشقانه آرام» را صوتی خوانده اند. واقعا بی نظیر است. ارزش خریدن و چندباره گوش دادن دارد. هرچند قریب به 560 دقیقه است.


یک قسمت از آن را بشنوید:



دریافت
حجم: 14.7 مگابایت

و اینکه آقای حسن فتحی سال 1389 یک مستند دو قسمتی بنام «سفر ناتمام» برای شبکه دو در مورد آقای ابراهیمی درست کرده اند که ارزش تهیه از سروش سیما را دارد. 

هرچند با یک جستجو اجمالی احتمالا بتوانید آن را دانلود کنید.


اما یک فایل صوتی از مجموع این مستند خودم درست کرده ام :

دریافت
حجم: 1.18 مگابایت


یک چیز جالب:

در ابتدای جلد چهارم کتاب آتش بدون دود آمده است:

دوست مطمئنی از قول همسر ایشان نقل کردند که منظور آقای ابراهیمی رهبر معظم انقلاب بوده....



و اما چند عکس از ایشان:

      


      


    


      


  


و حسن ختام هم اینکه این شهر از آقای ابراهیمی است دیگر:

سفر به خاطر وطن

 

ترانه ی « سفر به خاطر وطن »

ترانه و طرح آهنگ : نادر ابراهیمی

تنظیم کننده برای ارکستر  و رهبر گروه نوازندگان : فریدون شهبازیان

خواننده : محمد نوری

(این ترانه بوسیله گروه خوانندگان خردسال و نوجوان رادیو نیز خوانده شده.)

 

 

ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس                 چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم

 

ما برای بوسیدن خاک سر قله ها                    چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم

 

ما برای آنکه ایران        گوهری تابان شود         خون دلها خورده ایم

                                                               خون دلها خورده ایم

 

ما برای آنکه ایران         خانه خوبان شود          رنج دوران برده ایم

                                                                رنج دوران برده ایم

 

 

ما برای بوئیدن بوی گل نسترن                       چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم

 

ما برای نوشیدن شورابه های کویر                  چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم

 

 

         ما برای خواندن این قصه عشق به خاک            خون دلها خورده ایم

                                                                        خون دلها خورده ایم

 

         ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک               رنج دوران برده ایم

                                                                         رنج دوران برده ایم

 

سرود را با صدای مرحوم نوری را خودتان دانلود کنید



والسلام


۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۳۳
سید مهدی موحد