هوالحی
بزرگی می گفت، نشریه خواندن عین بی سوادی است!
البته این به این معنی نیست که نشریه ها بد هستند و نباید خواند، بلکه منظور این است که صرفاً اکتفا نمودن به خواندن مجلات و روزنامه ها و نشریات و نپرداختن به مطالعه کتاب آدم را دچار نوعی اقناع در دانستن های پراکنده و کم عمق و بعضاً جهت گیری شده می کند و نهایتاً نه تنها آوردی به رشد عمقی ندارد، بلکه کم کم ذهن و فکر را درگیر محتوای سطی و عدم فکر و اندیشه می کند.
لیکن:
1- امروزه بعضاً آنقدر از اولیات مربوط به مطالعه و کتابخوانی عقب مانده ایم که گاهی خواندن روزنامه هم خودش خیلی می شود.
2- درگیر بودن با خواندن نشریاتی که در بلوای گیشه های دکه های مطبوعاتی معمولاً در انتهایی ترین و پرت ترین قسمت ها قرار می گیرند و نه طرح جلدشان به جلد های خوش آب و رنگ و عکسهای پوپولیستی نشریات زرد می ماند و نه حجم اندازه شان، از دو جهت ضروری است.
اول اینکه اهالی فکر و اندیشه و فرهنگ یاد بگیرند منتظر رسیدن رایگان نشریات به درب منزل یا دفترشان نباشند و گاهی هم من باب اطلاع از وضعیت واقعی جامعه پای دکه ها چند دقیقه ای وقت صرف کنند و نهایتا از جیب مبارک پول خرید نشریه بدهند.
دوم مجریان و عملگان فرهنگی هم در میان چهارنعل تاختشان در عرصه اجرایی فرهنگ کمی هم به همین خورده فرمایشات فکری و محتوایی بپردازند.
نکته: چون معمولا مدیران فرهنگی دولتی و غیر دولتی ما از هر حیث تعطیل می باشند، اینجا هم کلا در دایره تقسیم بندی ما محلی از اعراب ندارند!
3- با اینکه چهارچوب «نشریه»، قالبی است برای تنوع موضوع و محتوا ، لیکن طبیعتاً وقتی یک نشریه بیش از دویست و اندی صفحه در سبک ترین کاغذها و ریز ترین فوت ها تهیه می شود و برای هر شماره اش قریب به چهل میلیون تومان! هزینه محتوا فقط می شود، احتمال دارد حرفهایی برای زدن داشته باشد.
4- و اینکه در انبوه کتب و منابع منتشر شده و همچنین سیستم فشل معرفی ، توزیع و فروش کتاب و البته تمرکز اساتید و صاحبان اندیشه در مرکز کشور، این نشریات به عنوان فاز صفر مطالعه هدفمند کتاب و رصد و شناخت منابع یا سررشته های بعضی حرف ها و اندیشه ها می تواند برای طالب اش کارگشا باشد.
و اما:
یکی از بهترین تفریحات و البته نیازهای درونی من، «دکّه بینی» است. یعنی هفته ای یک یا دوبار بروم سراغ دکه هایی که تنوع نشریات و روزنامه هایشان خوب باشد و تیترها را نگاه کنم، نشریات را ورق بزنم و یکی دوتا نشریه همیشگی بخرم و گاهی هم نشریه ای جدید در هر حوزه ای که باشد!
و این دکه گردی وقتی که تهران باشم برایم لذت و البته درد! اش بیشتر است. چرا که تنوع نشریات در مرکز طبیعتاً خیلی خیلی بیشتر است.
- لذتش که معلوم است، اما درد وقتی است که آدم می اندیشد که همه چیز به همین نسبت از مرکز به سمت شهرستان ها و روستاها رو به افول می گذارد. البته بجز ماهواره!-
و حالا:
دوست دارم چند عنوان نشریه را که اخیراً گرفته ام معرفی کنم. به همین سادگی!
1- «...»
یا همان «سه نقطه»!
به قول خودشان «آخرین ماهنامه طنز» فارسی.
وقتی روی چیزی اسم «طنز» گذاشته بشود طبیعتاً هیچ کجایش هم مثل آدمیزاد نوشته نمی شود. برای همین هم در شناسنامه این نشریه این عبارات ذکر گردیده است که البته توضیحات زیر هرکدام را خودم اضافه کرده ام:
مدیرکل مسئولیت دار: محسن مؤمنی شریف
جناب آقای مومنی شریف ریاست محترم حوزه هنری کشور هستند و اهل قلم. قاعدتاً اینجا هم مدیر مسئول هستند ولاغیر.
شورای عالی مشاوران مخصوص: اسماعیل امینی، ابوالفضل زرویی نصرآباد ، ناصر فیض
اگر از علقه و وارتباط سردبیر محترم نشریه با استاد زرویی بی خبر بودم، می گفتم که این اسامی هم مثل خیلی از برنامه ها و نشریات دیگر صرفاً برای بالابردن گرید (grade) و اعتبار نشریه در بین مسئولین و اهل ادب می باشد. حتی اگر جناب آقای ناصر فیض خود در حوزه هنری سمت هم داشته باشند.
دبیرکل بی مسئولیت: امید مهدی نژاد
مهدی نژاد از جمله آدمهای تو دل برویی است که آدم می ترسد از دو متری اش رد بشود. علی رغم ظاهر غلط اندازشان روح طناز و زیبایی دارند و البته بجز فعالیت آفرینشی و ذوقی اهل پژوهش و مطالعه و ... هم هستند. کتاب «قهوه قند پهلو» که از جمله کتابهای گرداوری شده در حوزه طنز است حاصل زحمات ایشان است.
آشنایی من با مهدی نژاد به وقتی است که «کتاب زرد» از او منتشر شده بود و در مجله سوره با نام «دکتر برزو بیطرف» آگهی طنز می نوشت.
مهدی نژاد شاعری جدی و به نوعی انتقادی نیز میبادشد. کتاب های «رجز مویه»، «پیاده ها» ، «آتش گردان»، «پیش از اقیانوس»، «چغور پغور»، «یک بغل کاکتوس»، «پینگ پنگ»، «الا دختر»، «چگونه نویسنده شویم»، «چگونه شاعر شویم»، «چگونه موسیقی دان شویم»، «وقایع اختلافیه»، «هولوکاست» از ایشان منتشر شده است.
وبلاگ های رجز مویه و به این ترتیب هم نیز از قلم این «استاد» می باشد.
و البته همانطور که در سمتشان هم بصورت خفیف نگاشته اند، تمام این نشریه از صفر تا صد زیر سر ایشان است، حتی اگر دیگران حالش را ببرند.
در این نشریه خیلی ها قلم میزنند. خیلی هایی که از اول ، همراه بوده اند تا آنهایی که بعد از دو تا پیش شماره و شماره یک، کار را جدی گرفته اند و همراه شده اند. کسانی مثل « یوسفعلی میرشکاک، هادی مقدم دوست، علیرضا قزوه، ناصر فیض، عبدالله شهبازی، شهرام شکیبا، محمد حسین جعفریان، سعید سلیمان پور، عباس احمدی، سید علی میرفتاح، سید علی میر افضلی، اسماعیل امینی و ...»
تعجب نکنید، بعله. آقای شهبازی هم در این نشریه قلم زده اند!!!! و چه دلچسب هم زده اند.
و همچنین باید گفت از طنازان جوان زیادی در این نشریه استفاده شده است.
به هر حال نشریه ای است خواندنی و واقعا بعد از دو تا پیش شماره که معلوم بود دست گرمی است، ارزش پرداخت «ده هزار» تومان را دارد.
فارغ از بحث محتوا و قالب های متنوع و جدید بکار گرفته شده در این نشریه، واقعاً یک درسنامه خوب برای تقویت خلاقیت می تواند باشد. ایده های نو در مضمون، محتوا ، قالب، قلم و موضوع.
به عنوان مثال از مطلب آقای محمد کاظم کاظمی باید یاد کرد که طنزی است به شدت جدی. یعنی تا آخرش هم آدم فکر میکند حتما موضوع مهم و علمی است که نمی فهمیم اما کلمه به کلمه اش طنز است. یا نوع جدید نگاه آقای مقدم دوست در نوشته هایشان. نگاه خلاقانه یک کارگردان .
به هر حال از ما گفتن بود.
بخرید و بخوانید.
این نشریه را حوزه هنری چاپیده است:
تهران، خیابان سمیه، نرسیده به خیابان حافظ،حوزه هنری، طبقه منفی یک، روبروی تالار سوره، جنب سرویس بهداشتی! شماره تلفن: 84172536
2- هابیل
«هابیل» نشریه ای جدید نیست و هست. چون با وقفه ای یک ساله در انتشارش و کمی به هم ریختن معادلات برنامه ریزی شده توسط متولیانش آنطور که باید مسیر دستیابی به جامعه اصلی مخاطبانش که شاید بتوان متولیان مردمی فعالیت های فرهنگی دانستشان طی نشد.
به هر حال همچنان هابیل منتشر می شود.
هابیل نشریه ای است «انتقادی» و «ایجابی»! تا حالا به خیلی چیزها گیر! داده است. خیلی از بدیهی ترین مسائل فرهنگی در کف جامعه. مثل راهیان نور، مثل کتاب های دفاع مقدس، مثل تاریخ شفاهی جنگ و ... .
هابیل نشریه ای است حاصل حرف ها و فکرهای جوانهای «خودی» که با نگاهی از منظر علوم انسانی و اجتماعی به مقولات سیاست، فرهنگ و جامعه ی ایران معاصر (به خصوص جنگ و انقلاب) می پردازد.
هابیل ، دو قسمت کلی دارد. بخش اول نشریه به مقالات و مطالب متنوعی می پردازد که البته جدای از یکدیگر نیستند و قسمت دوم که با عنوان کلی «پاطوق» به پرونده ای خاص می پردازد.
تیتر های خاص این شماره خود به اندازه کافی گویای نوع دیدگاه نویسندگان نشریه می باشد:
بخش اول:
«همت» علیه «همت»
بهشت دیگر اجباری نیست
طبیعت و فرهنگ بیمار ما
عبور از «بسیج شامگاهی» به «بسیج صبحگاهی»
اراده معطوف به «زود»
و پاطوق این شماره هم پرونده ای است پیرامون اهل سنت ایران و مسئله وحدت با عنوان «برادران غریب»
مدیر مسئول این نشریه آقای «مجتبا شاهمرادی» است و سردبیرش «محسن حسام مظاهری» و انبوهی از اهالی فکر که بعضی پیشوند های «دکتر» و «حجت الاسلام المسلمین» نیز دارند در آن قلم زده اند.
آقای محسن حسام مظاهری دانشجوی دکترای جامعه شناسی است و پژوهشگر. وبلاگ های متنوع و چند کتاب منتشر شده از ایشان قبلا معرفی شده است.
مکان طبخ هابیل، اصفهان است و : habil-mag.com و 09133200945 و 03132351709
3- راه
حقیقت آن است که عبارت و پارادایم «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» با «وحید جلیلی» آغاز شد!
قبلاً هم گفته بودم که تفاوت وحید جلیلی با خیلی از افراد هم سطح و هم سنگ اش در این است که او دارای یک نظام فکریِ برخاسته از سرچشمه انقلاب اسلامی است که برای تبیین اش «مخلصانه» رسانه را بکار گرفت و همین سه رکنِ «توجه به سرچشمه»، «اخلاص» و «استفاده از رسانه- بخصوص رسانه مکتوب- برای تبیین اندیشه » بجای داد و بیدادهای معمول باعث شد که منشاء خیلی از حرکت هایی بشود که ممکن است هیچ وقت هم کسی متوجه چرایی شروع آن ها نشود.
در زمانه فعلی با همه گستردگی رسانه ها و رفت و آمد اساتید و چهره ها به همه جای کشور، باز شاهد نوعی شکاف در بین فعالین فکری و فرهنگی در همه سطوح جامعه هستیم. بخشی که به شدت دنبال مباحث فکری و نظری هستند و بخشی که دنبال اجرا و فعالیت اجرایی.
لیکن در زمانه ای که نه تنها این همه رسانه در اختیار نبود و نوعی ناآگاهی عمومی در بین فعالین فرهنگی وجود داشت، به طرزی کاملاً ناخواسته حرفهای «جلیلی» که منشاءشان یا یادگار سید مرتضی آوینی که همان نشریه «سوره» بود بودند و یا متن سخنرانی های ایشان در سخنرانی های مختلفشان در بین خیلی از فعالین دست به دست شد.
چرا که محور آن، انتقال چهره به چهره بود و هرکس خود اول مخاطب و مصرف کننده آن حرفها بود و در خود احساس مسئولین نشر آن ها را می کرد. ( البته طبیعتاً همان خلاء محتوا و رسانه در این امر بی تاثیر نبود).
خود من هم اولین باری که سوره را دیدم، در هویزه بود. نوجوان بودم که در یکی از سفرهای راهیان نور، در گوشه ای پرت چند جوان که قاعدتاً دانشجوی دانشگاه امام صادق(ع) بودند، چند مجله گذاشته بودند که نهایتاً باعث شد آرشیو کامل نشریه سوره را همانجا بگیرم و ...
و وقتی خود را مواجه با این تفکر دیدم تلاش کردم تا نسبتم را با این جبهه پیدا کنم و .... که بماند.
به هر حال این مَنِش آقای جلیلی کم و بیش همچنان مستمر است که جشنواره عمار هم در همین راستاست.
- و امیدوارم حضور رسمی ایشان در سمت معاونت فرهنگی شهرداری مشهد تاثیری در شدت و عدت این منش نگذارد-
به هر حال «راه» برای بچه های جبهه فرهنگی نا آشنا نیست، چرا که نام آقای وحید جلیلی به عنوان سردبیر و مدیر مسئول آن قید شده. حتی اگر بین شماره فعلی آن با شماره قبلی اش خیلی فاصله افتاده باشد!!!
راه، نشریه ای است از «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» که خیلی از جوانان خوش فکر انقلابی در آن قلم زده اند.
«شماره 59» این نشریه ویژه نامه ای است برای تاریخ شفاهی. تیترهای اصلی این شماره را می توانید از عکس روی جلد آن بخوانید و مطمئن شوید که پرداخت «پنج هزار تومان» برای «240 صفجه» محتوای کار شده در این زمینه نه تنها زیاد نیست، بلکه ضروری است.
نکته: شماره 59 مربوط به «آذرماه» می باشد!!!!! قبل و بعدش مال کی هست و چه شماره ای است و آیا منتشر شده یا نه را نمی دانم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دفتر نشریه، همان دفتر مطالعات است و همان حسینیه هنر معروف. که آدرس اش می شود : تهران، خیابان 16 آذر، نبش خیابان نصرت، پلاک 60 /// 88960477 و 88964657 و 09356339825
4- عصر جدید
«عصر جدید»، نشریه ای جدید است از یک کهنه کارِ جوان. «محمد حسین بدری» خیلی وقت است که در نشریات قلم میزند و مدیریت می کند. شاید بتوان یکی از شیرین ترین کارهایش را «ماهنامه داستان» دانست.
عصر جدید، نشریه ای است با محوریت فرهنگ، هنر و رسانه. چیزی که مرا واداشت به خرید شماره اولش، عکس بزرگ ابراهیم حاتمی کیا بود. شروع خوبی برای یک نشریه. و حالا شماره دوم اش اگرچه به سفارش «سازمان هنری رسانه ای اوج» تهیه شده است، اما معلوم است کاری است برخواسته از ذوق و اعتقاد نویسندگانش.
معلوم است محور شماره دوم عصر جدید درباره چیست و چخ قلمهایی هم در این شماره آمده است ...
قیمت «4000 تومان» هم برای «162 صفحه» هم عدد ناچیزی است.
نشانی دفتر نشریه: تهران، خیابان فلسطین، بعد از تقاطع بزرگمهر، شماره 338
تلفن: 02166406905
5- رمز عبور
آنقدر تیتر و عکس این شماره از «رمز عبور» واضح است که نیازی به توضیح درباره «شماره 8» نیست.
فقط باید گفت که سردبیر این نشریه «محمد حسن روزیطلب» است که بیشترین شهرت اش به نوشتن کتابهایی است در باب فتنه و آیت الله هاشمی رفسنجانی که انتشارات مرکزاسناد انقلاب اسلامی منتشرشان کرده است و بعد هم ویژه نامه های ضمیمه روزنامه ایران و نهایتاً هم حضورش در رجا. تخصص اش تاریخ معاصر است و حالا درکنار سردبیری این نشریه موسسه طلوع حق را هم هدایت می کند.
حتما به سایت این موسسه سری بزنید و اگر امکان حضور در دوره های حضوری اش ندارید، با هزینه ای اندک بصورت مجازی در این دوره ها شرکت کنید.
آدرس: میدان امام خمینی (ره)، خیابان فردوسی، کوچه بانک، کوچه هنرستان، کوچه شهید امیرحسین میرزا محمد، پلاک 4
تلفن: 02166762832
نکته: می توانید با قیمتی ناچیز فایل pdf همه هشت شماره قبلی را بخرید.
ظاهراً رمز عبور به تازگی ممنوع شده است!
6- سوره اندیشه
بعد از خروج تیم آقای جلیلی از«سوره» ، چند مدتی این نشریه دست و پایی زد و آخرش هم متوقف شد. اما اندکی بعد با عنوان «سوره اندیشه» با رویکردی نخبگانی وارد فضای نظری شد و حالا هم شده است نشریه ای با بیش از «300 صفحه» که هر دو ماه منتشر می شود و البته مخاطب های خاص خودش را دارد.
صاحب امتیاز این نشریه هم «حوزه هنری» است و مدیر مسئولش آقای «مومنی شریف».
آدرس: تهران، خیابان حافظ، خیابان سمیه، حوزه هنری
تلفن: 84172031 و 84172056
7- جریان امروز
«جریان امروز» نیز نشریه ای نوظهور از «موسسه خدمات مشاوره ای، جوانان و پژوهش های اجتماعی آستان قدس رضوی» است.
نشریه ای که به همت «شجر» یا همان «شبکه جوانان رضوی» با سر دبیری «محمد صادق ملکی» برای «فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی» تهیه شده است.
این دومین پیش شماره از این نشریه است و قرار است ضمن ارتباط با فعالین فرهنگی ضمن ارائه محتوا به استحکام شبکه فعالین فرهنگی کمک نماید.
فعالین فرهنگی می توانند جهت دریافت رایگان این نشریه و ارائه نظراتشان با دفتر نشریه تماس بگیرند.
آدرس: مشهد مقدس، خیابان گلستان غربی، شماره 90
8- نقد سینما
«نقد سینما» هم نشریه است در زمره نشریات زیر نظر «حوزه هنری». هرچند قدرت و قوتی را که انتظار می رود ندارد، اما در این وانفسایی که در رسانه و سینما حرفهای متفاوتی زده می شود، کمتر نشریه ای است که با محوریت انقلاب اسلامی به این رسانه نگاه کند.
سردبیر این نشریه «محمد رضا رضاپور» است.
تلفن: 02161942 داخلی 218
9- نسل ششم
مدتی است که نشریه «حلقه وصل» به عنوان یک نشریه در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بین تشکل های فرهنگ و انقلابی توزیع می شود. محور این نشریه به غیر از محتواهای محوری اش، اطلاع رسانی بین تشکل ها و شبکه سازی است.
سردبیر این نشریه «صادق یزدانی» است.
«نسل ششم»، ویژه نامه ای است در باب جمعیت ایران که توسط این نشریه در «287 صفحه» منتشر شده است.
سردبیر این ویژه نامه «زهرا میرزایی جاهد» بوده و در پنج فصل با موضوع های «جمعیت و اقتدار سیاسی» ، «جمعیت و جامعه» ، «جمعیت و فرهنگ» ، «جمعیت و اقتصاد» و «جمعیت و بهداشت» منتشر شده است.
با توجه به تاکید مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بر توجه به مسئله ازدیاد نسل، شاید بتوان این نشریه را به عنوان یک پشتیبان محتوایی مناسب برای فعالین فرهنگی معرفی کرد.
شماره تماس: 5-77655134
10- خانه خوبان
برای حسن ختام هم یک نشریه نسبتاً عادی در باب خانواده که توسط «موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)» .
محور این نشریه مشخصاً «همسران» هستند و برای مشترک شدن یک خانواده نشریه قابل توصیه ای است.
آدرس: قم، بلوار محمد امین (ص)، خیابان 20 متری گلستان، کوچه 2
تلفن: 02532113122